پرشین بلاگ

هر چی تو بخوای

مناظره زنـدگی و مـرگ - www.taknaz.ir

زندگی: من فرصتی مغتنم برای بودنم
تو اژدهایی مترصد بلعیدن

مرگ:
من آغازی به آرامش ابدیم
تو آغازی به آلام دنیوی

....


ادامه مطلب
نوشته شده در پنج شنبه 28 مهر 1390برچسب:مناظره مرگ و زندگي,جملات عرفاني,مرگ و زندگي,ساعت 18:17 توسط میثم| |

روزی روزگاری، عابد خداپرستی بود که در عبادتکده ای در دل کوه راز و نیاز خدا میکرد، آنقدر مقام و منزلتش پیش خدا زیاد شده بود که خدا هر شب به فرشتگانش امر میکرد تا از طعام بهشتی، برای او ببرند... و او را بدینگونه سیر نمایند...


ادامه مطلب
نوشته شده در سه شنبه 12 مهر 1390برچسب:,ساعت 16:34 توسط میثم| |

یك تاجر آمریكایى نزدیك یك روستاى مكزیكى ایستاده بود كه یك قایق كوچك ماهیگیرى از بغلش رد شد كه توش چند تا ماهى بود...


ادامه مطلب
نوشته شده در پنج شنبه 7 مهر 1390برچسب:داستان كوتاه,داستان جالب,داستان خنده دار,ساعت 18:28 توسط میثم| |

پادشاهی پس از اینکه بیمار شد گفت:

«نصف قلمرو پادشاهی ام را به کسی می دهم که بتواند مرا معالجه کند...


ادامه مطلب
نوشته شده در پنج شنبه 7 مهر 1390برچسب:داستان كوتاه,داستان جالب,داستان فلسفي,داستان عجيب,ساعت 18:27 توسط میثم| |

كاترین هشت ساله بود.شبی در اتاق آرام خوابیده بود که از صحبت های پدرو مادرش فهمید که برادر کوچکش سخت مریض است...


ادامه مطلب
نوشته شده در پنج شنبه 7 مهر 1390برچسب:داستان,داستان كوتاه,داستان عجيب,ساعت 18:25 توسط میثم| |


Power By: LoxBlog.Com